» درک کامل از اضطراب
اضطراب فقط در فکر تجربه نمیشود بلکه در عواطف و حتی بدنمان هم تغییرهایی ایجاد میکند که محصول حس ترس و واکنش بدن به آن است.
همه در هر سنی حدی از اضطراب را تجربه میکنند معمولا در مواجهه با اتفاقهای نگرانکننده یا تغییرهای جدی مثلا اولین روز مدرسه یا دعوا کردن با دوست نزدیک در چت گروهی. مشکل وقتی پیش میآید که سیستم عصبی خطری را شناسایی ولی آن را اشتباه تفسیر میکند.
در حیات وحش حیوانات خود را از شکارچیان محافظت میکنند. ما هم مانند آنها زمانی که احساس خطر میکنیم، مغز و بدنمان سعی میکنند از ما محافظت کنند. جنگ و گریز یا وقتی کسی از ترس ثابت می ماند پدیدههایی عادی هستند که ما هیچ کنترلی روی آنها نداریم. به هنگام ترس، برای هشیاری بیشتر هورمونهای خاصی در بدن ترشح میشوند و ما را مجبور به واکنش میکنند تا بتوانیم از خود دفاع کنیم. این واکنشها در انسان برای محافظت از خطرهای طبیعی تکامل یافته است
اما امروزه این تهدیدها شکل دیگری پیدا کردهاند مثلا امتحان درسی یا موقعیتهای اجتماعی که شاید بخواهیم از آنها پرهیز کنیم ولی اجتناب از آنها آسان نیست در چنین شرایطی میزان برخی هورمونها در خون بالا میماند و علائمی را ایجاد میکنند.
وقتی هورمونهای استرس ترشح میشوند، خون بیشتری به ماهیچهها میرسد و تنفس تندتر میشود
پزشکان میگویند بدن و مغز از هم جدا نیستند و به هم مرتبطند و آگاهی از چگونگی این ارتباط مهم است وقتی اضطراب طول میکشد و نگرانی ادامه پیدا میکند حتی وقتی میدانید نگرانیتان بیدلیل است یا اگر اضطراب بر زندگی روزمره تاثیر گذاشته، وقت آن است که به آن رسیدگی کنید و احساستان را با کسی که به او اعتماد دارید در میان بگذارید
اگر احساس میکنید اضطرابتان زیاد است این کارها ممکن است به شما کمک کنند
زمین زیرپایتان را حس کنید، به چیزی در اطرافتان نگاه کنید و فقط بر آن تمرکز کنید- چشمتان را ببندید و یک جای امن و دوستداشتنی را تجسم کنید- ورزش کنید- به هنر، صنایع دستی و موسیقی و کارهایی که لذت میبرید بپردازید